داستان حجم های منتظم
چند وجهی را هنگامی
منتظم نامند هر گاه مساحت وجوه یا رخهای آن چند ضلعیهای منتظم برابر
وکنجهای آن هم برابر باشند. گر چه چند ضلعیهای منتظم از هر مرتبه ای
موجودند، ولی تنها پنج چند وجهی منتظم متفاوت وجود دارند چند وجهیهای منتظم
از روی تعداد وجود آنها نامگذاری می شوند.
مثلا چهار وجهی با چهار
وجه مثلثی، شش وجهی، یا مکعب، با شش وجهی مربعی، هشت وجهی با هشت وجه
مثلثی، دوازده وجهی با دوازده وجه پنج صلعی، و بیست وجهی با بیست وجه مثلثی
را داریم .
به هر حال، افلاطون توصیفی از هر پنج
چند وجهی متنظم داده است؛ وی در کتاب "تیمایوس" خود نشان می دهد که چگونه
می توان نمونه هایی از اجسام توپر را با ترکیب مثلثها، مربعها، و پنج ضلعیهایی که وجوه آنها را تشمیل می دهند، ساخت.
تیمایوس
افلاطون همان تیمایوس لوکریسی پیروفیثاغورث است که از قرار معلوم افلاطون
وی را به هنگام دیدار از رم دیده است. در این اثر افلاطون، تیمایوس چهار
جسم توپر را که به آسانی می توان ساخت- چهار وجهی، هشت وجهی، بیست وجهی، و
مکعب- را به صورت رمز گونه ای با چهار "عنصر" نخستین کلیه اجسام مادی- آتش،
باد، آب و خاک- مربوط می سازد اینکه همه اجسام جهان زیر قمر از چهار یا
پنج عنصر ساخته شده است ظاهرا از هندیها گرفته شده است. اشکال مربوط به
توجیه جسم توپر پنجم(دوازده وجهی) با انتساب آن به جهان پیراموان حل میشود.
یوهان کپلر (1009/950هخ) اخترشناس، ریاضیدان، و عالم معانی توضیح
استادانه ای برای انتشابهای تیمایوس ارائه کرد. وی به طور شهودی پذیرفت که
از بین اجسام توپر منتظم، چهار وجهی کوچکترین حجم را نسبت به سطح خود محصور
می کند، در حالی که بیست وجهی بیشترین حجم را در بر می گیرد. حال این
نسبتهای حجم به سطح به ترتیب کیفیتهای خشکی و تری هستند، و چون آتش خشکترین
این چهار "عنصر" و آب نمناکترین آنهاست، چهار وجهی باید مظهر آتش و بیست
وجهی مظهر آب باشد.
مکعب با خاک مربوط است زیرا مکعب، که استوار
برپایه ای از وجوه مربع شکل خود تکیه می کند، بیشترین پایداری را دارد. از
سوی دیگر، هشت وجهی وقتی که دو راس متقابل آن به آرامی بین دو انگشت سبابه و
شست نگهداشته شود، به آسانی می چرخد و ناپایداری باد را دارد. سرانجام
دوازده وجهی با جهان مربوط میشود، زیرا دوازده وجهی دارای 12 درجه است و
منطقه البروج نیز 12 علامت دارد.
کپلر که قوانین سه گانه وی درباره حرکت سیاره در منظومه شمسی معروف
است و اخترشناسی پرآوازه است در ضمن مرد تقریبا خرافاتی هم بوده است مثلا
از راه فال بینی امرار معاش می کرد و علاوه بر اخترشناسی یا نجوم به
اخترشماری یا تنجیم و علاوه بر آن مانند افلاطونیان به نوعی نظم هندسی نیز
اعتقاد دارد که البته این اعتقاد را بر پایه های علمی به دست نیاورده بود و
به هر حال بر اساس همین اعتقادها، چون در آن زمان هنوز پنج سیاره بجز زمین
شناخته نشده بود، از اینرو می کوشید با داخل کردن حجم منتظم معینی در درون
دیگری- مثلا مکعب در درون هشت وجهی و... و جا دادن سیارات شناخته شده، در
لابه لای فضاهای برجای مانده این حجم، به زعم و پندار نادرست خود، نظم
هندسی جهان را دریابد که پس از سالها کوشش بیهوده، سرانجام متقاعد شد که
سیارات از چنین نظم کپلری پیروی نمی کنند .
چهار وجهی، مکعب، و هشت
وجهی را در طبیعت به صورت بلور، مثلا به ترتیب در سدیم سولفانی تیمونات،
نمک معمولی، و زاج کروم می توان یافت. دو تای دیگر نمی توانند به شکل بلور
پدید آیند، ولی به صورت استخوان بندی جانوران دریایی ذره بینی که
رادیولاریا نامیده می شوند، مشاهده شده اند. در سال 1264 هخ یک چهار وجهی
منتظم اسباب بازی از ریشه اتروسکی،، در مونته لوفا نزدیک پادوا در ایتالیا
از زیر خاک در آمد.
امروزه حجم های منتظم تنها
حجم های منظم هستند و دیگر کسی در اندیشه تحمیل آنها بر طبیعت نمی باشد و
راستی آیاشمار آنها تنها پنج تاست؟